یک روز سرد بود که هجوم گرم عشق تنم را به آتش کشید
قرار ما خیابان دلتنگیها چهار راه اشتیاق روبروی سینما خاطره
ساعت زمان به ابدیت
چه کسی قلب مرا به زنجیرخواهد کشید
او امد مثل عطش برگ برای شبنم
مثل شوق شکوفا شدن گلبرک
من گرگ بیابان خدا خسته از پی آهو گشتن
شکارش شدم ندانسته
مجذوب بره ای شکارچی
قلبم را تسخیر کرد با قدرتی مهیب
عشق آمدی خوش آمدی
به تو ای ارام طوفانی
روح نا آرامم را می خواهم بسپارم
تو امنیت را
آزادی را
برایم میاوری میدانم
و عشق را
که فاصله بسیار است دریغ
تو موهبت نجیبانه یارت هستی
---------------------
موفق باشید
ترشی نخورید حتما